چشمه باران(farsan )

چشمه باران(farsan )
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
يكشنبه, ۶ ارديبهشت ۱۳۹۴، ۱۱:۱۰ ق.ظ

نامفهوم

نا مفهوم

از عشق توفعل های ما معلوم است 

معنای شکست با تو نا مفهوم است 

کمتر تو از این قلب به آن قلب برو 

این شیوه ی تو در عاشقی محکوم است

 

علیرضا همتی فارسانی

6اردیبهشت 94

  • علیرضا همتی فارسانی

نظرات  (۱۰)

سر صبحی این شعرا عجب میچسبه
بازهم زیبا...
با عرض پوزش
اما احساس میکنم مصرع اول بیت دوم کلمه(به) رو یادتون رفته بنویسید
کمتر تو ازاین قلب به آن قلب برو.....
البته شاید وزن شعرتون همینه و من اشتباه کردم
موفق باشین
یادش بخیر 
یه زمانی قرار بود این عدد امنیتی نظراتتونو حذف کنیدا!!
در کتاب چار فصل زندگی

صفحه ها پشت سرِ هم می روند

هر یک از این صفحه ها، یک لحظه اند

لحظه ها با شادی و غم می روند...

گریه، دل را آبیاری می کند

خنده، یعنی این که دل ها زنده است...

زندگی، ترکیب شادی با غم است

دوست می دارم من این پیوند را

گر چه می گویند: شادی بهتر است

دوست دارم گریه با لبخند را

قیصر امین پور

  • زهــــــــــره تک ستــــــــــاره
  • مرا که متولد کرد ؟

    مادرم

    زنهای همسایه

    خدای احد و واحد

    نه نمی دانم مرا که متولد کرد

    تنها وقتی به دنیا آمدم

    که چشمهای سیاه او را

    زلف پریشان او را

    و لبهای خندانش را دیدم

    من را او به دنیا آورد...

  • زهــــــــــره تک ستــــــــــاره
  • یا علی مدد...


    http://uupload.ir/files/55g2_11111038_887908771251743_4554552093800813955_n.jpg
  • زهــــــــــره تک ستــــــــــاره
  • یا علی مدد...

    http://uupload.ir/files/55g2_11111038_887908771251743_4554552093800813955_n.jpg
    غمت یادم نداده عشــقُ  اما

    همین حسی که دادُ  دوست دارم

    از اون وقتی که غصه ات لاغـرم کـرد

    لباسای گشـادُ  دوست دارم

    ان قدر مرا با غم دوریت نیازار

    با پای دلم راه بیا قدری و بگذار،

     

    این قصه سرانجام خوشی داشته باشد

    شاید که به آخر برسد این غم بسیار

     

    این فاصله تاب از من دیوانه گرفته

    در حیرتم از این همه دلسنگی دیوار

     

    هر روز منم بی تو و من بی تو ولاغیر

    تکرار... و تکرار... و تکرار ... و تکرار...

     

    من زنده به چشمان مسیحای تو هستم

    من را به فراموشی این خاطره نسپار

     

    کاری که نگاه تو شبی با دل ما کرد

    با خلق نکرده ست ؛ نه چنگیز، نه تاتار!

     

    ای شعر، چه می فهمی ازین حال خرابم؟

    دست از سر این شاعر کم حوصله بردار

     

    حق است اگر مرگ ِ من و عالم و آدم،

    بگذار که یک بار بمیریم؛ نه صدبار!!!

     

    تصمیم خودم بود به هرجا که رسیدم؛

    یک دایره آن قدر بزرگ است که پرگار.

     

    اوج غم این قصه در این شعر همین جاست:

    من بی تو پریشان و تو انگار نه انگار...


    رویا باقری

    پاسخ:
    درود بر شما
    این اشعار اینقد شیرینند نمیشه اومد اینجا و بهشون یه سری نزد...
    خیلی از اشعارتونو خوندم ولی بعضی هاشو دیگه خیعلی خوندم!!
    پاسخ:

    سپاس

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">