شعر: خوبم ... بهترم یعنی..
شنبه, ۱۴ فروردين ۱۳۹۵، ۱۰:۵۵ ق.ظ
نم باران نشسته روی شعرم ، دفترم یعنی
نمی بینم تو را، ابری است در چشم ترم یعنی
سرم داغ است، یک کوره تبم ، انگار خورشیدم
فقط یک ریز می گردد جهان دور سرم یعنی
تو را از من جدا کردند و پشت میله ها ماندم
تمام هستیم نابود شد، بال و پرم یعنی
نشستم صبح و ظهر و عصر در فکرت فرو رفتم
اذان گفتند و من کاری نکردم، کافرم یعنی؟؟؟
تن تو موطن من بوده پس در سینه پنهان کن
پس از من آنچه می ماند بهجا، خاکسترم یعنی
نشستم چای خوردم، شعر گفتم، شاملو خواندم
اگر منظورت اینها بود ... خوبم ... بهترم یعنی..
مهدی فرجی
۹۵/۰۱/۱۴