انما اشکوبثی و حزنی الی الله
به عبارت دیگر شکوائیه ندای درونی شاعر است که گاه در بیان عرفا از فراق و جدایی از عالمی دیگر-که به اعتقاد آنان وطن اصلی انسان است-سخن میگوید و گاه عینیتر و ملموستر است از آنجا که زندگی پر حادثه آدمی خالی از محنت و غم نیست، دفتر ادبیات جهان نیز هیچگاه خالی از شکوائیه نخواهد بود.وقتی از غم پیری و فرسودگی،روزی از غم مرگ و فراق عزیزان،زمانی از فقر و پریشانی و ستم اغیار و بسیاری چیزهای دیگری که اوراق زندگی آدمی مشحون به آن است و حیات آدمی جز
این نیست.