کاسه و نیم کاسه: (تأملی در یک کنایه)
در این نوشتار،سعی بر آن است که دو صورت گوناگون از یک کنایه با هم سنجیده و گونهی درست آن بازشناخته شود.
کنایهی موردنظر در درس«قصّهی عینکم»در کتاب ادبیات پیشدانشگاهی آمده است.
کلیدواژهها
کنایه،کاسه،نیم،نیم کاسه
زنده یاد رسول پرویزی در کتاب «شلوارهای وصلهدار»،داستانی با نام «قصّهی عینکم»نوشته که در کتاب درسی آمده است.
در بخشی از آن،چنین میخوانیم: «...من برای امتحان چشم مسلّح، ردیف دهم را انتخاب کرده بودم.این کار با مختصر سابقهی شرارتی که داشتم اوّل وقت کلاس،سوء ظنّ پیرمرد معلّم را تحریک کرد،دیدم چپچپ به من نگاه میکند.پیش خود خیال کرد چه شده که این شاگرد شیطان برخلاف همیشه ته کلاس نشسته است.نکند کاسهای زیر نیم کاسه باشد.»(ادبیات پیشدانشگاهی،درس 25)
بحث ما دربارهی کنایهی پایانی است.علاّمهی دهخدا،آن را به صورت دیگری آوردهاند:
زیر این کاسه یا،زیر کاسه، نیم کاسهای است:فریب و فسونی در این کار پنهان است.این صورت،باطنی دگرگون دارد؛نظیر:تحت هذا الکبش نبش(امثال و حکم،ج 2 ص 932).
منصور ثروت نیز همین کنایه را به نقل از«غیاث اللغات»چنین نقل و معنی کرده است:
نیم کاسه در زیر کاسه داشتن:کنایه از مکر،حیله(فرهنگ کنایات، ص 316)
روان شاد ابراهیم شکورزاده،استاد پیشین دانشگاه فردوسی مشهد،هم همین صورت از کنایهی مورد بحث را با معادلههایش نقل کرده است.(دوازده هزار مثل فارسی،ص 616):
«زیر کاسه نیم کاسهای هست؛ نظیر:زیر پرده نیم پردهای هست؛ صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی... (ابو القاسم میرفندر سکی)»
غلامرضا آذرلی،نیز دربارهی این کنایه چنین نوشته است(ضرب المثلهای مشهور ایران،ص 203):
زیر کاسه نیم کاسهای هست:راز نهفتهای در این کار وجود دارد،باید کلکلی در این قضیّه باشد.
پس با عنایت به صورت اصلی و اصیل این کنایه،به نظر میرسد صورتی مغلوط و مغشوش از آن،به متن«قصّهی عینکم»راه یافته است.متأسفانه، امروزه،صورت وارونهی این کنایه از شکل درست آن رایجتر است.تا جایی که میبینیم گه گاه این خطا بر قلم اهل ادب نیز رفته است.به احتمال قریب به یقین،ابهام در معنای کلمهی «نیم کاسه»در دگرگونی صورت اصلی این کنایه،مؤثر بوده است؛یعنی تکواژ «نیم»در این واژه،به درستی مفهوم نشده است.
در فرهنگ معین،واژهی نیم کاسه (ذیل همین کلمه)اینگونه تعریف شده است:
1-کاسهی متوسط،ضح-پیالهی خرد را«جام»نام است و کلان را«کاسه»
رشد آموزش زبان و ادب فارسی » شماره 88 (صفحه 51)
و متوسط را«نیم کاسه»و«نصفی» (خانآرز،بها،نصفی)2-نوعی ظرف چوبین نیم کروی.در«فرهنگ روز سخن»ذیل همین واژه آمده است:
نیم کاسه: nim-kase (ا.)کاسهی کوچک؛پیاله
در همین فرهنگ،دربارهی تکواژ «نیم»،اطلاعات مبسوطی داده شده است:
«نیم nim (ا.)1-نصف هر چیز 2- جزء پیشین بعضی از کلمههای مرکّب، به معنی«دارای اندازهی کوچکتر»:نیم چکمه،نیم کاسه 3-جزء پیشین بعضی از کلمههای مرکّب،به معنی«به شکل نیمی از یک چیز»:نیم تاج،نیم دایره.
4-جزء پیشین بعضی از کلمههای مرکّب؛به معنی«واقع دروسط یا نیمهی چیزی»:نیم روز،نیم شب.5-جزء پیشین بعضی از کلمههای مرکّب،به معنی«ناتمام و ناقص»نیم پز، نیم خورده.»
التفات به نکات یاد شده،روشن میکند که تکواژ«نیم»در واژهی «نیم کاسه»به معنی«دارای اندازهی کوچکتر»است،نه به معنی«شکل نیمی از یک چیز».
هاشم رجبزاده نیز دربارهی این کنایه چنین توضیح داده است(برخی از مثلها و تعبیرات فارسی):«این مثل هنگامی به کار میرود که بخواهند بگویند که در کار کسی یا در پیشامدی فریب و افسون و نیرنگی هست،یا که قضیه جز آن است که نشان میدهد.در این مثل،قضیّه به کاسهای تشبیه میشود که زیر آن نیم کاسه یا کاسهی کوچکتری باشد؛کاسهی بزرگتر،که دیده میشود،خالی است و وارونه گذاشته شده است،امّا زیر آن باید کاسهی دیگر و کوچکتر که حاوی مادهی اصلی است،نهفته باشد.این معنی در عربی چنین گفته میشود:تحت هذا الکبش نبش.
چرخ با این اختران نغز و خوش و زیباستی صورتی در زیر دارد آنچه در بالاستی
منابع و مآخذ
1.آذرلی،غلامرضا،ضرب المثلهای مشهور ایران،تهران،انتشارات ارغوان،ج ششم،1375
2.انوری،حسن،فرهنگ روز سخن،تهران، انتشارات سخن،ج اول،پاییز 1383
3.ثروت،منصور،فرهنگ کنایات،تهران، انتشارات امیرکبیر،چ اول،1364
4.دهخدا،علی اکبر،امثال و حکم،تهران، انتشارات امیرکبیر،چ هشتم،1374
5.رجبزاده،هاشم،برخی از مثلها و تعبیرات فارسی(ادبی و عامیانه)،مشهد،انتشارات آستان قدس رضوی،چ اول،1372
6.سنگری،محمد رضا و دیگران،زبان و ادبیات فارسی(1)و(2)(عمومی)دورهی پیشدانشگاهی(درس مشترک کلیهی رشتهها)، تهران،شرکت چاپ و نشر کتابهای درسی ایران،چ نهم،1382
7.شکورزاده بلوری،ابراهیم،دوازده هزار مثل فارسی و سی هزار معادل آنها،مشهد،انتشارات آستان قدس رضوی(شرکت به نشر)،چ دوم، 1384
8.معین،محمد،فرهنگ فارسی،تهران،انتشارات امیرکبیر،چ هشتم،1371