کاش در دنیای ما دیگر کسی تنها نبود
بی وفایی رسمِ آدمهای این دنیا نبود
زندگی معنای تنها غصه خوردن را نداشت
مهربانی بود و دنیا پوچ و بی معنا نبود
دل شکستن جرم بود و هرکسی دل می شکست
بعد از آن دیگر کسی مانند او رسوا نبود
#سعید_غمخوار
سرنوشت من بجز درد و گرفتاری نبود
چون که هرشب جزغم توهیچ غمخواری نبود
ماهی تنگم مقیم سرزمین بی کسی
غیر از این تکرار اما هیچ تکراری نبود ادامه مطلب....
بازتاب جلوهی گلها و گیاهان در قصاید خاقانی
چکیده
افضلالدین بدیل، خاقانی شروانی (595-520 هـ.)، بیتردید یکی از قلّههای رفیع شعر فارسی است. استفاده از دانستههای خود، در زمینههای گوناگون علمی، در اشعار خود و در پهنهی شعر فارسی از او شاعری دیر آشنا ساخته است. اصطلاحات نجومی، کلامی، فلسفی، طبی، دینی، فقهی و بسیاری دیگر در شعر خاقانی به وفور یافت میشود. او با تمام اصطلاحات گوناگون علمی، تصاویر بدیع و جالب توجه ساخته است. صرفنظر از علوم گوناگون تصاویر گلها و گیاهان در اشعار خاقانی فراوانی به دید میآید. به همین منظور عنوان مقاله را «بازتاب جلوهی گلها و گیاهان در قصاید خاقانی همراه با عکس و تصویر» نهادیم.
این مقاله از سه فصلِ: کلیات، بازتاب جلوهی گلها و گیاهان و نتیجهگیری تشکیل شده است. در فصل دوم مقاله که فصل اصلی پژوهش است به تفصیل به یکایک گلها و گیاهان و نیز تصاویر گوناگون خاقانی از آنها پرداخته شده است.
گفتی کرونا و از خودم یادم رفت
تصویر بهار و سبزه هم یادم رفت
کاری که برای مردنم لازم نیست
چون طرز نفس کشیدنم یادم رفت
علیرضا همتی فارسانی
فروردین ۹۹
معنای شکست طالع بختت بود
هر چند که رنج و غصه پیوستت بود
آهسته قدم قدم تو را می شکنم
با آنکه اجل رفیق و همدستت بود
علیرضا همتی فارسانی
فروردین ۹۹
با نگاه سرد یا آتش به جانم می زنی
یا خطابم می کنی زخم زبانم می زنی
روی لب جایی برای واژه ی لبخند نیست
جای یک لبخند مشتی بر دهانم می زنی