چشمه باران(farsan )

چشمه باران(farsan )
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «سه گانی» ثبت شده است

تعریف سه‌گانی

سه‌گانی یک قالب شعری است که از سه مصراع یا سه سطر پدید می‌آید و در پایان آن، ضربه‌ی ذهنی می‌خورد:

آسمان با دل تنگم گریان؛

روی چترم باران،

زیر چترم بارن.

در تعریف دقیق‌تر، سه‌گانی نوعی شعر با فرم بیرونی- کلی «کوتاه» و «سه‌لَختی» و فرم درونی- کلی «بسته» و «کوبشی» است.

از میان ویژگیهای بنیادین سه‌گانی، دو ویژگی «کوتاه» بودن و «سه‌لَختی» بودن، به‌ترتیب، کمّیت هندسی و عددی سه‌گانی را می‌سازند و با یکدیگر، بنیاد «فرم مکانیک» آن را تشکیل می‌دهند؛ همچنین دو ویژگی «بسته» بودن و «کوبشی» بودن، به‌ترتیب، کیفیت هارمونیک[1] و ریتمیک[2] سه‌گانی را می‌سازند و با هم، بنیاد «فرم ارگانیک» آن را تشکیل می‌دهند. در یک سه‌گانی، وجود همه‌ی این چهار ویژگی به طور همزمان، ضرورت دارد و این بدان معناست که تنها وجود ویژگی «سه‌لَختی» بودن، سه‎گانی پدید نمی‌آورد.

اکنون به توضیح این ویژگیها می‌پردازیم:

1. کوتاه 

از گذشته‌های دور و نزدیک، شعر کوتاه در زبان فارسی، به صورت تک‌بیت،[3] دوبیتی، رباعی، شعر نیمایی و شعر سپید، رایج بوده است و ریشه‌های فرهنگی‌اش با بررسی حکمتهای بزرگمهر و امثال‌وحکم فارسی و همچنین ریشه‌های ‌ادبی‌اش با مطالعه‌ی خسروانی‌ها و فهلویات و مانند آنها جای واکاوی دارد. بر این ریشه‌ها بیفزایید اثرگذاری قرآن و حدیث و فرهنگ و ادب دوره‌ی اسلامی را در این باره. امروزه که عوامل فکری و اجتماعی، بویژه کمینه‌گرایی[4] و کم‌‌شکیبایی عام و خاص، شعر کوتاه را بر کرسی کاربرد روزافزون نشانیده است، سه‌گانی می‌کوشد خلأ شعر فارسی را از جهت نیاز جامعه‌ی ادبی به شعر کوتاه «ایرانی» و «روزآمد» و «تعریف‌شده»، پر کند. پدید آمدن سه‌گانی در این شرایط نشان از آن دارد که نظام شعر فارسی، همچنان زنده و توانمند و پویاست.

ناگفته نماند که مسئله‌ی ایرانی بودن یا ایرانی نبودن در اینجا به همخوانی یا ناهمخوانی هنجارهای شعری با ساختار ذهن و زبان ایرانیان بازمی‌گردد و از این چشم‌انداز، هر هنجاری که با این ساختار دمخور نباشد، مورد پذیرش قرار نمی‌گیرد؛ چنان که هنجارهای هایکو مورد قبول عامه‌ی جماعت شعرخوان ما نیست و کار بر روی آن مانند این است که بخواهیم کباب کوبیده را به جای گوشت، با نیلوفرهای آبی بپزیم.

حال جا دارد بیفزاییم که شعر کوتاه به طور کلی با سه مشخصه‌ی زیر قابل شناسایی خواهد بود:

الف) از جهت فرم بیرونی، امکانات محدودی دارد، چنان که دوبیتی و رباعی، یک وزن با چهار مصراع و یکی- دو طرح قافیه را بیشتر برنمی‌تابند و لازم است این امکانات، برای هر قالب شعر کوتاه، کاملاً مشخص باشد تا شاعر با خیال راحت به هنرنمایی در آن قالب بیندیشد.

ب) از جهت فرم درونی، پیوسته است و به عبارتی دارای یک شگرد بنیادی بیش نیست و به عبارت دیگر، تک‌هسته‌ای است. افزون بر این، امکان دارد هر قالب، چیز اضافه‌ای در چنته‌ی فرم درونی‌اش داشته باشد؛ مانند ضربه‌ی ذهنی مصراع آخر رباعی.

ج) درکل، علی‌رغم کوتاهی، استقلال یک شعر را داراست.

2. سه‌لَختی[5]

شعر کوتاه، از جهت فرم بیرونی- کلی، محدود است و بنا بر ظرفیت ذهن آدمی در یک بخش‌بندی، ظاهراً نمی‌تواند پنج لَخت، بیشتر داشته باشد؛ خواه موزون، که در این صورت، لَخت، یعنی مصراع، و خواه غیرموزون، که در این صورت، لَخت، یعنی سطر. اینجاست که شعرهای کوتاه کلاسیک فارسی، تا کنون یا دولَختی (تک‌بیت) بوده‌اند یا چهارلَختی (دوبیتی و رباعی) و امروزه نیز شعرهای کوتاه نیمایی و سپید فارسی، اکثرا یک‌لَختی تا پنج‌لَختی‌اند و نمونه‌های فراتر از پنج‌لَختی آنها چندان نیست. این نکته را گفتیم تا بگوییم، به باور ما حدومرز شعر کوتاه فارسی، از جهت فرم بیرونی- کلی، در تقطیع معمولی لَختها، یک‌لَختی تا پنج‌لَختی است و بنابراین، سه‌گانی به عنوان یک نوع‌ شعر سه‌لَختی، نقطه‌ی تعادل شعر کوتاه را پیش روی ما می‌گذارد و یگانی و دوگانی و چهارگانی و پنج‌گانی، لبریخته‌های آن را تشکیل می‌دهند.

باری، عدد سه، یک عدد کهن‌الگویی است. برای اثبات این قضیه لازم نیست از اهرام ثلاثه و تثلیث مسیحی و سه بار سلام دادن در نماز و سه باور بنیادین پندار نیک، کردار نیک و گفتار نیک در آیین زردشت و مَثَل «تا سه نشه، بازی نشه» و مَثَل «یکی غمه، دوتا کمه، سه‌تا خاطرجَمعه» و این قبیل چیزها که شمارشان فراوان است، سخن بگوییم تا پیشینه‌های اسطوره‌ای و تاریخی و دینی و فرهنگی آن را نشان دهیم، زیرا وجود سربسته‌ی خسروانی‌ در ایران باستان که سه‌خشتی‌های کرمانجی بازمانده‌ی آن است و همچنین وجود هایکو در شعر ژاپنی و همینطور وجود نمونه‌های مشابه، در برخی ادبیاتها و خرده‌ادبیاتها کافی است تا این نکته را دریابیم و نوخسروانی‌های مهدی اخوان ثالث (م.امید) هم بر همین پایه پدید آمده‌اند

3. بسته 

فرم درونی- کلی بسته را در مقابل فرم درونی- کلی باز به کار برده‌ایم. برای نمونه، بیت:

مانند ماه در آب 

تابیدنت چه زیباست 

فرم درونی- کلی باز دارد و به این صورت قابل ادامه است:

دریا به رنگ چشمت 

چشمت به رنگ دریاست 

بر بوم گیسوانت 

تصویر موج پیداست...

اما همان بیت، با افزودن یک مصراع، می‌تواند فرم درونی- کلی بسته به خود بگیرد:

مانند ماه، در آب 

تابیدنت چه زیباست!

زیبا همیشه تنهاست.

  • علیرضا همتی فارسانی