چشمه باران(farsan )

چشمه باران(farsan )
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
يكشنبه, ۱۹ ارديبهشت ۱۳۹۵، ۰۸:۳۶ ب.ظ

طنز در شعر نو

چکیده:

نگارنده در این پژوهش طنز را نمونههای شعری شش تن از شاعران نوپرداز (نیما، اخوان، فروغ، سهراب، شاملو، شفیعی) به اختصار بررسی کرده است.

کلیدواژهها: طنز، شعرنو، نیما، اخوان، فروغ، سهراب، شاملو، شفیعی

 

مقدمه

طنز یکی از آرایههای سخن است که در اکثر کتب بدیع سنتی نامی از آن به میان نیامده و بحثی دربارة آن صورت نگرفته است. این آرایه یکی از ابزارها و روشهای برجسته کردن و عدول از هنجار معمول زبان است و طی آن، شاعر یا نویسنده با استفاده از واژگان و لحن و شیوة خاص بیان، فراهنجاریهایی در کلام میآفریند که موجب شگفتی مخاطب میگردد. در واقع، طنز مجموعهای از آرایههای مبالغه، ذم شبیه به مدح و تهکم است و شاعر به کمک آنها، با بزرگ نمایی نارساییهایی جامعه با لحن و بیان تمسخرآمیز به ستایش بعضی از امور مورد انتقاد میپردازد. به این ترتیب، او با بیانی غیرمستقیم از معایب و مفاسد و بیعدالتیهای موجود در جامعه انتقاد میکند.

پس، طنز عبارت است از روشی که «ضمن دادن تصویر هجوآمیز از جهات زشت و منفی و ناجور زندگی، معایب و مفاسد جامعه و حقایق تلخ اجتماعی را به صورتی اغراق آمیز، یعنی زشتتر و بد ترکیبتر از آنچه، هست نمایش میدهد تا صفات و مشخصات آنها روشنتر و نمایانتر جلوه کند و تضاد عمیق وضع موجود یا اندیشة یک زندگی عالی و معمول آشکار گردد.» (آرینپور، 36: 1375)

 

برای معرفی تاریخچة ورود طنز به ادب فارسی بعد از اسلام، باید سخن بگوییم که با دقت در آثار شاعران کلاسیک سدههای آغازین شعر فارسی متوجه میشویم که از طنز بسیار کم استفاده کردهاند و بیشتر هجو و هزل در آثار آنان رواج داشته است. علت این امر وابستگی شاعران به دربار پادشاهان و صلههای هنگفتی بوده است که در قبال مدح آنان میگرفتهاند. به عبارت دیگر، وابستگیهای مقامی و معیشتی آنان به دربار باعث شده بود تا با دید انتقادی به جامعة پیرامون خود ننگرند. به همین دلیل، در آثار شاعران بزرگی چون رودکی، فرخی و عنصری که از شاعران دربار بودهاند، طنزی دیده نمیشود اما هر چه از دوران آغازین شعر فارسی فاصله میگیریم، طنز را در آثار شاعران بیشتر میبینیم. به این ترتیب، «تولد حقیقی طنز در دوران پس از اسلام و به خصوص طی قرن ششم و هفتم هجری در ادبیات صوفیه  رخ میدهد.» (داد، 209: 1375) البته در این زمان طنز به صورت رگههایی از سخنان انتقادی در لابهلای اشعار آنان جلوهگر میشود تا اینکه در قرن هشتم بزرگترین طنزپرداز ادبیات کلاسیک ایران ظهور میکند. کسی که «نثر و شعر خود را وسیلة حمله به عرف و عادات و معایب و مفاسد طبقههای مشخصی از اجتماع قرار داد.» (میرصادقی، ذیل طنز: 1373) و آثار طنزآمیز مستقلی چون «رسالة دلگشا»، «صد پند» و «موش و گربه» را آفرید.

«دوران بیداری را باید دوران تکامل و بلوغ طنز در تاریخ ادبیات ایران نامید... در دوران بیداری، هم به لحاظ دگرگونیهایی که در ساختار سیاسی- اجتماعی ایران حادث شد و هم به سبب رواج سادهنویسی در نثر، وسایل رشد و اعتلای طنز فراهم آمد.» (داد، 209: 1375) و شاعران و نویسندگان با دید انتقادی آثاری بهوجود آوردند که زمینهساز طنزهای  موقتی در شعر نو گردید.

از طرف دیگر، شعر نو نیز با این هدف پا به عرصة وجود نهاد که

 

انعکاس دهندة مسائل اجتماعی و زندگی مردم و آیینهای برای نشان دادن دردها، سختیها و فقر و بدبختی آنان باشد. در آثار شاعران نوپردازی همچون شاملو، اخوان و شفیعی که شعر اجتماعی میگویند، طنز نفش مهمی ایفا میکند و یکی از ویژگیهای شعری آنها بهشمار میآید.

 

فروغ فرخزاد

فروغ زبانی ساده و عادی دارد و با همین زبان ساده به بیان مسائل اجتماعی میپردازد. معمولاً طنزی که در اشعار وی به کار رفته نیز عادی و معمولی است. و «خون طنز چه به اعتبار محتوا و چه به اعتبار شیوههای بیانی، در تار و پود بیشتر اشعار فروغ جریان دارد.» (حقوقی، 50: 1373)

و آخرین وصیتش این است/ که در ازای ششصد و هفتاد و هشت سکه حضرت استاد آبراهام صهبا/ مرثیهای به قافیه کشک در رثای حیاتش رقم زند. (فروغ: 345)

 

میتوان زیبایی یک لحظه را با شرم/ مثل یک عکس سیاه مضحک فوری/ در ته صندوق مخفی کرد.

(فروغ: 260)

 

سهراب سپهری

طنز سپهری ویژگی مخصوص خود را دارد و چاشنی تمسخر و خنده در آن کمتر دیده میشود. به عبارت دیگر، سهراب «طنز را چنان جدی عرضه میدارد که هزل و جد را از یکدیگر باز نمیشناسد؛ چرا که مرز میان آن دو گمشده  و درهم مینماید و این مسئلة آمیختن طنز به جد- به حدی که قابل تفکیک نباشد- یکی از مهمترین خصوصیات هنری سپهری است.» (سیاهپوش، 52: 1378)

شهر پیدا بود:/ رویش هندسی سیمان، آهن، سنگ./ سقف بیکفتر صدها اتوبوس/ گل فروشی گلهایش را میکرد حراج/ در میان دو درخت گل یاس، شاعری تابی میبست/ پسری سنگ به دیوار دبستان میزد/ کودکی هستة زردآلو را روی سجادة بیرنگ پدر تف میکرد/ و بزی از خزر نقشة جغرافیا آب میخورد.

(هشت کتاب: 280)

 

 

قاطری دیدم بارش: انشا/ اشتری دیدم بارش سبد خالی پند و امثال/ عارفی دیدم بارش تنناها یاهو

(همان: 9- 278)

 

اخوان ثالث

چون بیشتر اشعار اخوان رنگ و بوی سیاسی و اجتماعی دارد، «در بیشتر اوقات سخن او رنگ طنز و شوخی به خود میگیرد.» (محمدی آملی، 180: 1377) اخوان در بعضی اشعار خود همچون «کتیبه» «قصة سنگستان» «هنگامه» و «نوحه» طنزی بسیار جدی بهکاربرده است؛ بهطوری که گاه مرز طنز و جد

خیلی سخت فهمیده میشود. (براهنی، 1022: 1380) در بعضی آثار دیگر وی مانند مجموعه شعر «زندگی میگوید...» طنز خیلی ساده، معمولی و عامیانهای دیده میشود.

امروز،/ ما شکسته، ما خسته/ ای شما به جای ما پیروز/ این شکست و پیروزی به کامتان خوش باد.

(از این اوستا: 48)

 

دزد آقا میتوانم گفت/ حضرتش بسیار والا بود/ شیک پوشی پاپیون مشکی، عصای شأن و شوکت خان فروبرده/ دزد آقا راستش این است. خیلی دزد آقا بود/ او وجودی بود بیمانند/ که به جمع بیوجودانی چو ما، چندان نمیآمد.

(زندگی میگوید...56-55)

 

شفیعیکدکنی

او که یکی از شاعران اجتماعی دورة خویش است، «خود را در مقابل اجتماع و مردم- بدون آنکه ادعای رهبری داشته باشد- مسئول میداند و همواره سعی دارد بدون بیم و با شهامت تصویری از زمانة  خود ارائه دهد.» (عباسی، 74: 1378)

برای نیل به این مقصود، شفیعی همواره از دو ابزار «سمبل» و «طنز» بهره میگیرد. در نتیجه، طنز در آثار وی عمیق و ریشهدار است، نسبت به آثار شاعران دیگر کمتر رنگ بوی عامیانه دارد و بیشتر شبیه طنزهایی است که حافظ در اشعار خویش بهکار برده است.

زین باده که محتسب شهر/ در کوچه میفروشد و ارزان/ غیر از خمار نخواهی دید

(در کوچه باغهای نشابور: 67)

پیش از شما/ به سان شما/ بیشمارها/ با تار عنکبوت/ نوشتند روی باد:/ «کاین دولت خجستة جاوید زنده باد!» (هزارة دوم آهوی کوهی: 116)

 

احمد شاملو

شاملو اجتماعیترین شاعر زمان خود است. شعرهایش مملو از درد اجتماعاند و ما در آن‌‌ها کمتر قطعهای را میبینیم که دردها و بیعدالتیها و نابرابریهای جامعه را منعکس نکند.  خود وی در این باره میگوید: «از دیر باز سراسر زندگی من در نگرانی و دلهره خلاصه میشود. مشاهدة تنگدستی و بیعدالتی در همه عمر بختک رؤیاهایی بودهاند که در بیداری به من گذشته است... بیعدالتی دغدغة همیشگی من بوده است.» (پور نامداریان، 84: 1374)

شاملو شعر را وسیلهای برای فریاد و اعتراض میداند و آن را در راه خدمت به همنوعان خود بهکار میگیرد. شاملو گاهی با جد و گاه با طنز درد اجتماع را فریاد میکشد. طنزش کوبنده و نیشدار است. و بیشتر طبقات مردم، گروههای سیاسی، برخی آداب مذهبی و... را نشانه میرود:

جوشان از خشم/ مسلسل را به زمین کوفت/ دندان به دندان برفشرده/ کلوخ پارهای برداشت با دشنامی زشت/ و با دشنامی زشت/ برابریان را هدف گرفت. ( در آستانه: 54)

اینجا قلب سالم را زالو تجویز میکنند/ تا سرخوش وشاد همچون قناری مستی/ به شیرینترین ترانة جانت نغمه سردهی تا آستان مرگ/ که میدانی. (مجموعه آثار شاملو: 878)

 

نیمایوشیج

نیما شعرهای اجتماعی خود را بیشتر به زبان سمبولیک بیان کرده و کمتر از طنز در اشعار نو خود بهره گرفته است. به همین دلیل، طنز در اشعار نو نیما کمتر یافت میشود:

ور درآید به نوا بوغی از حمام/ به خیالی که خبر از پیکاری است/ همه این جمله حماسه خوانان/ جا تهی کرده و به راه میپایند. (نیما: 476)

 

منابع

1. آرینپور، یحیی، از صبا تا نیما، انتشارات زوار، چاپ ششم، تهران، 1375.

2. اخوان ثالث، مهدی؛ از این اوستا، مروارید، چاپ دهم، تهران، 1375.

3.-----------؛ زندگی میگوید اما باید زیست، انتشارات زمستان، چاپ نهم، 1379.

4. براهنی، رضا؛ طلا در مس، انتشارات زریاب، چاپ اول، تهران، 1380.

5. پورنامداریان، تقی؛ سفر در مه، انتشارات زمستان، چاپ اول، 1374.

6. حقوقی، محمد؛شعر زمان ما (4)، انتشارات نگاه، چاپ دوم،  تهران، 1373.

7. داد، سیما؛ فرهنگ اصطلاحات ادبی، انتشارات مروارید، چاپ دوم، تهران، 1375.

8. سپهری، سهراب؛ هشت کتاب، انتشارات طهوری، چاپ بیست و هشتم، 1380.

9. سیاهپوش، حمید؛ باغ تنهایی، نشرهستان، چاپ هفتم، 1378.

10. شاملو، احمد؛ مجموعه آثار، به کوشش: نیاز یعقوبشاهی، انتشارات نگاه، چاپ اول، 1380.

11. ----------؛ در آستانه، انتشارات نگاه، چاپ اول، تهران، 1376.

12. شفیعیکدکنی، محمدرضا؛ در کوچه باغهای نشابور، انتشارات توس، چاپ اول، 1350.

13. ----------؛ هزارة دوم آهوی کوهی، انتشارات سخن، چاپ اول، 1376.

14. عباسی، حبیبالله؛ سفرنامة باران، نشر روزگار، چاپ اول، تهران، 1378.

15. فرخزاد، فروغ؛ مجموعه اشعار، انتشارات گل مریم، چاپ اول، 1378.

16. محمدی آملی، محمدرضا؛ آواز چگور، نشر ثالث، 1377.

17. میرصادقی، میمنت؛ واژهنامة هنر شاعری، انتشارات کتاب مهناز، چاپ اول، 1373.

18. نیمایوشیج؛ مجموعة کامل اشعار، به کوشش سیروس طاهباز، انتشارات نگاه، چاپ چهارم،

یوسف قدیمی

  • علیرضا همتی فارسانی

شعرنو

طنز

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است
ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">