چشمه باران(farsan )

چشمه باران(farsan )
تبلیغات
Blog.ir بلاگ، رسانه متخصصین و اهل قلم، استفاده آسان از امکانات وبلاگ نویسی حرفه‌ای، در محیطی نوین، امن و پایدار bayanbox.ir صندوق بیان - تجربه‌ای متفاوت در نشر و نگهداری فایل‌ها، ۳ گیگا بایت فضای پیشرفته رایگان Bayan.ir - بیان، پیشرو در فناوری‌های فضای مجازی ایران
بایگانی
آخرین مطالب
محبوب ترین مطالب
يكشنبه, ۹ فروردين ۱۳۹۴، ۱۲:۴۶ ب.ظ

شیر سنگی (برد شیر)

«تاملی بر واژه ی شیر سنگی»

بازخوانی «بردِشیر»

 (از کتاب ریشه های کهنتر بلوط - سامان فرجی بیرگانی)

«بَردِشیر» ها یا آنچه در فارسی به غلط به «شیرسنگی» ترجمه شده اند، نمادی از دلاوری، شجاعت و خصایص شیرگونه مرد متوفی بود، که بازماندگان به یاد و خاطره اش بر پا می داشتند. «بَرد» به معنای سنگ و « شیر» در این کلمه بیش از آنکه به پیکره تراش خورده حیوانی از سنگ دلالت کند، به خصایص شیرگونه و شخص متوفی اشارت داشت. کسره ی آخرکلمه «برد» ، تخصیص و انتساب سنگ مزار به متوفی را در نظر دارد. «بردشیر» «ترکیبب وصفی» ساخته شده از صفت و موصوف است. که نخستین مترجمان آن به فارسی به اشتباه آن را «ترکیبی اضافی» پنداشته و به شیر سنگی ترجمه کرده اند.  ترجمه دقیق این کلمه به فارسی عبارت است از سنگ مزاری که به «شیر» آرمیده در گور (مرد متوفی - شیرمرد) تعلق دارد.به تعبیر دیگر «برد شیر» نوعی سنگ گور مخصوص شیرمردان است.

برَدِشیری سَر خاکُم بِوَنین اَر مُردُم

تا نَگُن پشت َسرُم بَردِ مزارِس خو، نی (روشن سلیمانی)

سنگ گوری که مخصوص شیر مردان است برگور من قرار دهید.

 تا پس از مرگم نگویند سنگی که در خورمنز لت و شانم ساخته نشده است.

 در «گاگریو» هایی که در رثای درگذشته گان خوانده می شود، اغلب کلمه «شیر» یا «شیرِزرد» * در خطاب به متوفی استفاده می شد.

شیرُمِه شیر ِاشکِناد به تَنگِ زیری ...

دوش صُوا اَمرو پَسین چِر وَست به ایلی (شعر فولکلور)

شیرمرد من در مصاف با شیرمرد دیگری در تنگه پایین دست شکست خورد.

از صبح دیروز تا غروب امروز فغان در ایل به راه افتاده است.

میان خصایل نیکوی انسان خفته در گور و شیر تراش خورده از سنگ رابطه ای وجود داشت که این رابطه را بازماندگان با برپای داشتن سمبلی از شیر یادآور می شدند. در این کار صفات تهور، نجابت و نقش راهبردی متوفی در جامعه در نظر بود. خاطره ی حضور چنین انسانی با بر پایی سمبل «شیر» برای نسلهای بعد گوشزد می شد تا بازماندگان در هنگام لزوم با تکرار این خصایص، جامعه را از خمود و سستی و یکدستی مصون نگه دارند. نمادها در فرهنگ بشری به عنوان زبانی «قراردادی» برای ارتباط و انتقال مفاهیم بکار می رفتند . نمادها، رسانه ای کهن برای انتقال مفاهیم به حساب می آیند که معانی مورد نظر را با زبانی مشترک بیان می کردند. کارکرد نمادها ملبس کردن عناصر غیر مادی در هیئتی تجسم یافته بود.

آنچانکه در فرهنگهای کهن و اساطیری، برای هر یک از خصایص غیر مادی نمادی را بر می گزیدند، «بردشیر» ها نیز به عنوان نماد برترین خصایل انسانی (ازدیدگاه انسان بختیاری) و تنها برای کسانی که ویژگی های خاص و تعریف شده ای داشتند بکار گرفته می شد. بختیاری نیز چون سایر ملل دیرسال در ادامه همان سنت کهن برای مردانی که بزرگمنشی و سلحشوری وجه غالب شخصیت شان بود، از نماد شیر استفاده میکرد. (در فارسی به شخصی که خصایصی نزدیک به این صفات باشد، پهلوان می گویند.)درجامعه ای که سلحشوری و جوانمردی، نیکو ترین صفات مردان محسوب می شد، نمادی لازم بود تا آنکس که در زندگی خویش توانسته خود را به این معیارهای پسندیده جامعه نزدیک کند، از دیگران باز شناخته شود. این پیکره ی حیوانی که تبلور صفات والای انسانی جامعه بختیاری بود نه زینتی بر گور مردگان که هیبتی برای جامعه زندگان محسوب می شد. در گورستان هر طایفه و آبادی برپای بودن چنین نمادی مایه فخر و مباهات بود.

در نظر داشته باشیم که جامعه عشایری یک جامعه مکانیکی به حساب می آید و به همین دلیل خصلت فرد و جامعه جدایی ناپذیر است و هریک از آحاد جامعه صاحب شخصیت و موجودیت اند بنابراین شجاعت و ننگ یک نفر شجاعت وننگ جامعه محسوب می شد.(جامعه شناسی کاربردی عشایری- سیاوش محمودی)

هرکس که می توانست به این صفات دست یابد پاداش سلحشوری خود را از جامعه می گرفت. چیزی شبیه آنچه به عنوان مدال برای قهرمانان امروزین در نظر گرفته می شود.

لذا نظارت اجتماعی اجازه نمی داد تا هرکس به ترجیح و دلبخواه خود و از روی تفاخر بر گور عزیز از دست رفته اش این نماد را قرار دهد.

برای این امر نیز کنترل های اجتماعی وجود داشت که مهمترین دلیل پایین نگه داشتن جمعیت «بردشیر» ها بود . پذیرش اجتماعی یکی از مهمترین این کنترل ها بود .

اگر کسی می خواست به گزاف برگور کسان خود بردشیر بگذارد قانون نانوشته ای در عرف وجود داشت که شایستگی  شخص را تعیین می کرد. قضاوت عمومی مهم ترین عاملی بود که بر این کار نظارت داشت مبادرت به امری خلاف پذیرش جامعه سرزنش شدید را در پی داشت. کلمه «بس نی ونه» تحذیر و طنزی مودبانه و ظریف بود که در چنین شرایطی بکار می رفت. لذا هیچ طایفه ای بی گدار، سر و کار خود را با چنین قضاوتی نمی انداخت.

در زندگی ایلیاتی داستان زندگی هرکس از بدو تولد تا لحضه مرگ چون آینه ای مشخص و در برابر دیدگان جامعه آشکار بود. لذا کسی نمی توانست عزیز «درگذشته» خود را  خارق العاده یا چیزی فراتر از آنچه زیسته است جلوه دهد، یا داستانی خلاف واقع از او روایت کند. زندگی ها شفاف و سرگذشت متوفیان در قضاوتی موشکافانه قرار داشت.

این نظارت اجتماعی حتی در خصوص اشعاری که بر گور مردگان خوانده می شد صدق می کرد و بر «سرو» ها و «گاگریو» هایی که در مرگ آنها خوانده می شد دقت می شد تا نزدیک ترین ویژگی ها به شخص متوفی بازگفته شود. اگر کسی ادعایی بیش از شان و منزلت اجتماعی متوفی خود داشت مورد طعن قرار می گرفت.

«بردشیر» ها استفاده ای کاربردی هم داشت و عاملی برای بالا بردن اعتماد به نفس و روحیه بخشی به بازماندگان محسوب می شد و باورهایی در خصوص آنها به وجود آمده بود. در برخی موارد به بردشیرها سوگند یاد می شد مثلن شخص می گفت به بخت این «شیر» قسم یا به این شیر قسم می خورم (عمومن این سوگند در مواقعی که گوینده می خواست سوگند خود را با چاشنی تهدید به مخاطب القاء کند عنوان می شد و نوعی هشدار و تضمین به مخاطب و گوشزد آنکه تبار مشترکی با اشخاص سلحشور و جوانمردی همچون صاحب «بردشیر» دارد بکار می رفت) در موردی دیگر اگر کودک یا نوجوانی دچار ترس شدید می شد اعتقاد بر این بود  چنانچه از زیر «بردشیر» عبور داده شود موجب زایل شدن ترس او خواهد شد. نویسنده کتاب نماد در فرهنگ بختیاری هم ازباوری یاد می کند(نماد در فرهنگ بختیاری- حسین مددی انتشارات مهزیار ص ۷۶و کتاب «وار» نورعلی مرادی) که بنا بر آن چاله ای در کنار بردشیر حفر می شد و از شخص مبتلا به سیاه سرفه می خواستند تا برای شفا یافتن از آب آن چاله بنوشد.

 

  • علیرضا همتی فارسانی

شیر سنگی

نظرات  (۱)

  • زهــــــــــره تک ستــــــــــاره
  • گاهی آنقَـــدَر

    غرق در هجی ِ " او" ی ِ شعرهای َم می شوم

    که داستان ِ زندگی َم لـــو مـــــی رود ~


    _من می مانم و مشتی من نوشته و

    پرونده ی ِ دوست داشتنی که همیشه باز ست _

    از وقتی خود را شناختم تنها نبوده َم

    عمری ست

    که مــن

    مرتکب ِ او شده َم ...
    پاسخ:
    درود بر شما
    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">